بازدید : 14 مرتبه
برایم خیلی جالب بود،بچه ها انگار پلک هم نمی زدند و مشتاقانه قصه ی بچه جوجه تیغی رو گوش می دادند؛
جوجه تیغی که حرف مامانش رو گوش نمی کرد و به او کمک نمی کرد تا این که مامان جوجه تیغی مریض شد و همه ی تیغ هاش ریخت،بچه جوجه تیغی به اشتباهش پی برد و شروع کرد هوای مامانش رو داشتند.
مامانش هم حالش خوب شد و تیغ های جدید در آورد. بچه ها در حال زدن تیغ های مامان جوجه تیغی!
جلسه ی امروزمون در مورد،احترام به پدر و مادر بود.
بچه ها سخت مشغول اند تا یه نقاشی خوشگل بکشند و بعد به مامانشون هدیه بدهند و بگویند چه قدر دوستشون دارند.
بچه ها،برای بابا های مهربونشون هم موشک درست کردند و به بهانه ی تست کردن موشک ها،کلی موشک بازی!
الهی که تو هر خونه ای، بچه ها،زیر سایه ی مامان و بابا شون شاد و سلامت باشند؛
بچه ها در حال ساخت خونه های خلاقانه و زیبا شون:
مربی: مرثا نورانی
موضوع : گروه سفینه(جشن ها ومراسمات ویژه گروه), خلاقیت, پیام شادمانی(کلاس قرآن), قرآن برای کودکان, تربیت دینی, شعر و قصه, بازی و کاردستی سفینه...
ما را در سایت سفینه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5safineha بازدید : 410 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 15:20